دلم خوش بود که یارم با وفا بود / کمی از زندگیش از آن ما بود
ولی افسوس که فکر ما غلط بود / که زنگ تفریحش احساس ما بود
هرچند تنهایی را دوست ندارم ، اما دوست دارم در قلب تو تنهای تنها باشم !
فروغ چشم پر آبم تو هستی / دلیل اینکه بیتابم تو هستی
اگرچه آدمی ناچیز هستم / خدا را شکر دنیایم تو هستی
گفته اند: روز محشر با کسی که دوستش داری محشور خواهی شد!
یعنی ما با هم! چقدر برای تموم شدن دنیا بی تابم
وقتی برای موندنـت “فاصله ها” حَریص می شن
واسه یه لحظه بودنت ” ثانیه ها ” عــزیز می شن
دلم تنگ است این شبها، یقین دارم که می دانی
صدای غربت من را از احساسم تو می خوانی
شدم از درد تنهایی گلی پژمرده و غمگین
بیا ای ابر پاییزی که دردم را تو می دانی
لعنت به همه قانون های دنیا ، که در آن شکستنِ دل پیگردِ قانونی نـَدارد !
کاش در دهکده ی عشق فراوانی بود / توی بازار صداقت کمی ارزانی بود
کاش اگر گاه کمی لطف به هم میکردیم / مختصر بود ولی ساده و پنهانی بود
پروانه پر ، گنجشک پر ، کلاغ پر…
دلم واسه دیدنت همیشه پر پر پر پر پر پر!
به سلامتی کسی که بهش زنگ میزی.....خوابه....ولی واسه این که دلت رو نشکنه میگه:خوب شد زنگ زدی....باید بیدار میشدم
من به هیچ دردی نمی خــورم
.............ایـن درد ها هستنــد که چپ و راستــ به من می خورند ..
پشت دیوار کج فاصله ها پنهانیم ، معنی غربت دل را به خدا میدانیم
گرچه دوریم ز هم با همه خاطره ها ، به امید خبری تازه ز هم میمانیم.
من در تب عشق تو اسیرم ، بگذار که جان از تو بگیرم / یا با نفس تو زنده باشم یا اینکه به جای تو بمیرم.
کاش اون لحظه ای که یکی ازت میپرسه “حالت چطوره؟”
و تو جواب میدی “خوبم!”
کسی باشه که محکم بغلت کنه و آروم تو گوشت بگه: “میدونم خوب نیستی…”
دریا همیشه از من دلگیر است
چون بزرگی دل دوستانم را به رخ او میکشم